نگارش هفتم -

درس دوم نگارش هفتم

پارمیدا جناب

نگارش هفتم. درس دوم نگارش هفتم

انشا درمورد من و مدرسه

جواب ها

..Melina.. ♡♡

نگارش هفتم

باز هم لحظه شیرین انتظار فرا می رسد . معلم ریاضی مان تکالیف فردا را به ما گفته و حالا همه بچه ها به اضافه خود معلم در انتظار شنیدن صدای زنگ تفریح هستیم . از درس نخوان ترین مان گرفته تا درس خوان ترین و حس و حال فرد گرسنه ای را داریم که در رستوران نشسته است و منتظر است غذایش را بیاورند . دینگ ! بدنه : با هیاهوی زیادی از پله ها پایین می آییم و به سمت حیاط می دویم ، مثل زندانی های فراری .حالا که به حیاط رسیده ایم ، باید تصمیم بگیریم که چه کاری می خواهیم بکنیم . حیاط مدرسه آنقدر بزرگ است که دست ما را برای هرچیز ممکنی باز گذاشته است . حیاط مدرسه ما زمین فوتبال ، والیبال و بسکتبال دارد . در وصف بزرگی اش همین بس که در اوایل چندین بار گمشده ام. فضای سبز حیاط خیلی برای ما مفید و حیاتی است . مخصوصا درخت های بزرگ جنگلی . پشت این درخت ها پاتوق جمعی از بچه هاست . پیش این درخت های بزرگ ، بهترین جا برای پخش پنهانی موسیقی و یا نشان دادن کلیپ های خنده دار است . بعضی وقت ها هم تماشای خلاصه فوتبال ها و بازی های خاطره انگیز در الویت کارهای ماست. بوفه مدرسه ، یکی دیگر از محبوب ترین و پر تجمع ترین قسمت های حیاط مدرسه است . در جلوی بوفه ، حداقل پنج نفر را می توان دید که همدیگر راهل می دهند و در اندیشه سیرکردن شکم خود هستند . حیاط مدرسه بلافاصله پر می شود از قوطی های آبمیوه و رانی و آَشغال های دیگر که بابای مدرسه باید خم و راست شود و آن ها را از حیاط داغ مدرسه بر دارد. نتیجه : زنگ کلاس به صدا در می آید . انگار بعضی ها نمی خواهند صدای آن را بشنوند ؛ همچنان به بازی شان ادامه می دهند . بالاخره خسته می شوند و راه کلاس را در پیش می گیرند ولی دیگر دیر شده . ناظم مدرسه با یک خط کش فلزی جلوی در ایستاده و آماده است تا خط کش خود را به رقص درآورد . بچه ها دو راه بیشتر ندارند ؛ یا باید به حیاط برگردند و یا باید خط کش بخورند و به کلاس بروند . دانش آموزی که تا همین چند دقیقه پیش دست از بازی در حیاط نمی کشید ، حالا جور خط کش را تحمل می کند و سر کلاس می رود . ما انسان ها چقدر سریع تغییر می کنیم .
... ‌‌‌‌‌

نگارش هفتم

روز اولی که به مدرسه رهسپار شدم را باید یکی از عجیب‌ترین روزهای زندگی‌ام بدانم. شب خواب به چشمانم راه نمی‌یافت و تا صبح بارها و بارها به ساعت نگاه می کردم. ذوق و شوق من برای روز اول دبستان و آشنایی با محیط مدرسه، خواب و تمام خیالات دیگر را دور می‌ساخت. بندهای بدنه (متن نوشته) مادر صبحانه‌ای شاهانه آماده کرده بود و به نظر می‌رسید که تلاش دارد من را برای یک نبرد بزرگ آماده سازد. پدر خونسردتر بود، اما سنگینی نگاهش را به هر سمتی که می‌رفتم، روی خود احساس می‌کردم. او نیز با توجه بیشتری مرا دنبال می‌نمود. به هر ترتیب بود، صبحانه‎ای که مادر با عشق آماده کرده بود را در معده کوچک خود، جای دادم و لباس‌های نو را به تن کردم. دبستان به منزل ما بسیار نزدیک بود و با قدم زدن به سمت آن رهسپار شدیم. نسیم ملایمی می‌وزید و پاییز رفته رفته به خودنمایی برمی‌خاست. در خیال معادله برگ‌های خشک و رقص آن‌ها در باد ملایم پاییزی، غوطه‌ور بودم که خود را در میان سایر دانش آموزان در حیاط مدرسه یافتم. هیچ کدام از چهره‌ها آشنا نبودند، با این همه بیشتر آن‌ها دوستانه به نظر می‌رسیدند. در این نقطه از جهان، قرار بود دوستی‌های زیادی شکل بگیرد و من آماده بودم که در تمام آن‌ها شراکت داشته باشم. همگی به صف شده و پس از تلاوت آیاتی از کلام خدا و پخش سرود ملی کشور؛ به سخنرانی مدیر دبستان گوش دادیم. بعد از آن، کلاس‌ها اعلام شده و هر صف به سمت کلاس خود روانه شد. هر یک در جایی نشستیم و معلم به کلاس وارد شد. به جرات می‌توانم بگویم که قادر هستم تک تک جزئیات چهره او را بازگو کنم. صورتی مهربان و نگاهی نافذ و دقیق داشت. نگاهی که می‌توانست نوازشگر و یا سرزنش‌آمیز باشد. او گچی را برداشت و در بالاترین نقطه تخته سیاه نوشت؛ “به نام خداوند بخشنده و مهربان” و به این شکل نخستین روز دبستانی من آغاز شد. بند نتیجه (جمع بندی) آن روز آموختم که چطور باید در اجتماعی کوچک، حضوری بزرگ داشته باشم. چطور می‌توانم از هیچ، دوستی بیافرینم و چطور می‌توانم در میان غریبه‌ها، خانواده‌ای محکم به دست بیاورم. معلم آن روز چیزی درس نداد، اما به ما دانش آموزان کلاس اول دبستان، آموخت که چطور با تکیه بر آن چه درون خود داریم، پیش آمده و به جهانی شلوغ و پرهیاهو، با صلابت وارد شویم. از آن روز دانستم که برای چه روی زمین هستم و وجود من چه معنایی دارد.

سوالات مشابه

Ehsan CR7

درس دوم نگارش هفتم

سلام یک انشا درباره محل زندگی خود را توصیف کنید بگید بهم شنبه باید ببرم تاج میدم

asal asgari

درس دوم نگارش هفتم

نتیجه ی برسی صفحه ی ۳۳ نگارش

تنها و.....

درس دوم نگارش هفتم

مقاله درباره یک شهید ورزشکار کوتاه باشه تاج میدم لطفا سریع تر

اسما صالحی

درس دوم نگارش هفتم

ج بدید زود

اسما صالحی

درس دوم نگارش هفتم

ج بدید زود

مهدی حق‌شناس

درس دوم نگارش هفتم

سلام بازنویسی صفحه ۳۶ رو میخواستم

☠️☠️☠️ ☠️☠️☠️

درس دوم نگارش هفتم

یک موضوع : درباره‌ی اگر من معلم ادبیات بودم

مهدی زارعی

درس دوم نگارش هفتم

جواب صفحه 32 بفرستید

JW ._.

درس دوم نگارش هفتم

انشا آزاد صفحه 32

raha Taghizadeh

درس دوم نگارش هفتم

سلام از درس ۲تا ۴ نگارش هم می خواستم هم جزوه هم سوال با جواب ممنون

محمد حسین زاهری

درس دوم نگارش هفتم

سلام صفحه ۳۳ و ۲۴ و ۲۲ و ۲۱ و۲۰ نگارش

امیر محمدی

درس دوم نگارش هفتم

سلام لطفا صفحه 32نگارش برای من ارسال کنید.

نرگس کاکری

درس دوم نگارش هفتم

سلام پاسخ صفحه ۳۴را می خواهم

مینا نظری

درس دوم نگارش هفتم

جواب صفحه 36 نگارش، هفتم رو سریع میخوام

مهسا طالبی

درس دوم نگارش هفتم

انشاء صفحه ی. 22

مهدی محقق راد

درس دوم نگارش هفتم

31و32 و33 و34 و35 و36

نمیدانم اطلاعی ندارم

درس دوم نگارش هفتم

سلام دوستان عزیز لطفا جواب صفحه ۳۲ کتاب نگارش رو برام بفرستید. فقط خواهشا از اینترنت یا هر برنامه کمک درسی نباشه چون اگر بخوام از اینترنت ببینم خودمم میتونم ببینم. با تشکر

... مم

درس دوم نگارش هفتم

سلام بچه ها جواب ص۲۹لطفا خیلی کم وقت دارم لطفا بهم بگین گوگل معلوم نمیکنه

بنظرتون صفحه 32 اگه کسی نوشته بفرسته برام لطفا 🙏🏻🙏🏻

علیرضا ااااا

درس دوم نگارش هفتم

جواب سولات درس 3